(مبارزه با بی حجابی (دومین وبلاگ مذهبی سلماس
14:2
4
بدحجابی

 

 



 

بدحجابی یكی از مسایل و چالش های جدی در حوزه اخلاق اجتماعی محسوب می شود. در این مقاله كه به قلم استاد «محمدرضا اكبری» نگاشته شده و در اختیار خبرگزاری شهر قرار گرفته است، به ریشه یابی بدحجابی در جامعه و عوامل اخلاقی آن پرداخته ایم.

برهنگی دینی اساس فرهنگ برهنگی است .

بدحجابی و جلوه گری زنان در برابر مردان بیگانه از عوامل فراوانی برخوردار است كه ضمن بحث در مورد آنها به درمان هر یك اشاره می كنیم.
 

 

1ـ كسب موقعیت
انسان موقعیت طلب است و همواره می خواهد در میان مردم از جایگاهی درخور توجه برخوردار باشد.

چنین جایگاهی به دو صورت حقیقی و كاذب محقق می شود. موقعیت حقیقی در اثر تحصیل علم و فضایل اخلاقی به دست می آید، اما برخی زنان كه فاقد این ارزش ها هستند با نمایش زیبایی ها و جاذبه های طبیعی و ساختگی زنانه خود سعی در جلب توجه دیگران می كنند تا به كمبودهای باطنی خود پاسخ دهند. غافل از آنكه هرگز كسی نمایش زیبایی های زنانه را دلیل بر شخصیت و جایگاه ارزشی او نمی گیرد. بی حجابی، زن را صاحب فضیلت نمی كند بلكه از او عروسكی می سازد كه با رشد و تعالی فاصله ها دارد ضمن اینكه موقعیت های حاصل از تحركات جنسی تنها نزد بیماردلانی به وجود می آید كه خود كمترین اعتباری ندارند.

زن اگر محروم از فضایل و ارزش های انسانی باشد اگر سراسر وجود خود را به طلا و زینت ها و لباس های فاخر تزیین كند ذره ای بر ارزش حقیقی او افزوده نخواهد شد چه اینكه هزار من تزیین و زیبایی به یك جو تقوا نمی ارزد. تحصیل موقعیت جز از راه به دست آوردن زیبایی های باطنی و فضایل انسانی و كمك پروردگار عالم میسر نیست. ارزش زن بالاتر از آن است كه خود را چراگاه چشم های گرسنه نامحرمان سازد. او باید به فاطمه و مریم بیندیشد كه فرشته با آنها سخن می گفت نه آنكه با حضور جاذبه دار و مهیج خود را مخاطب سخنان هرزگان سازد كه از حقیقت خود فرو افتاده است.


2ـ ضعف ایمان

بی حجابی فقر فرهنگ دینی است. فرامین الهی و ازجمله حجاب اسلامی از سوی خدای تعالی به بشر ابلاغ شده است و عمل به آنها جز در پرتوی ایمان به پروردگار عالم كه ریشه اصلی عمل است میسر نخواهد بود. بنابراین كسانی كه از اعتقاد به خداوند در شك و تردید به سر می برند و قلب آنها از ایمان به خداوند و محاسبه روز جزا به مقام اطمینان نرسیده است در عمل به دستورات الهی تسامح می ورزند و تا زمانی كه این مشكل اعتقادی برطرف نشود بهبودی حاصل نمی شود. چرا كه ایمان به خدا مادر ارزش ها است.



3ـ دگرآزاری
ریشه خودنمایی و بدحجابی بسیاری از زنان،عقده  دگرآزاری است. برانگیختن تمایلات دیگری همراه با محروم كردن او یك بیماری دگر آزاری است. نظیر اینكه شخصی غذایی را به انسان گرسنه ای ارایه دهد و تمایل او را به آن غذا برانگیزد و از آن محرومش كند. دگرآزاری جنسی نیز به این است كه زنی خود را بیاراید و در معرض دید دیگران قرار دهد تا تمایلات او برانگیخته شود و بدون پاسخ بماند. اگرچه این حركت، مردان جامعه را عقده مند می كند اما زنان بیمار از حركت خود لذت می برند. باید به چنین زنانی گفت آزار دادن مردان جز اینكه گناهی بر گناه خودنمایی آنها می افزاید اثر دیگری ندارد، ضمن اینكه آزار دیگران با هیچ منطق و وجدانی سازگار نیست. چه اینكه تبدیل مردان و جوانان سالم جامعه به انسان های عقده ای كه با شرافت یك زن سازگاری ندارد.



4ـ غربزدگی
تقلید از غرب یكی از مشكلات دیرینه تعدادی از زنان مسلمان بوده است كه بدون كمترین تفكر و تحلیلی از زندگی زن غربی به او اظهار تمایل كرده اند. خمیرمایه اصلی این تقلید را جهل و هوس تشكیل می دهد. ترسیم گوشه ای از آنچه بر زن غربی می گذرد، می تواند پرده تاریك جهل فریب خوردگان جوامع غربی را پاره كند تا به خود آیند.

غرب بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی خود زندگی زن را به طور كلی متحول كرد و بی رحمانه او را از ارزش های خود تهی گردانید و اسرار و زیبایی های پشت پرده بدن او را در معرض نمایش افعی های شهوت قرار داد. اگر غرب به ارزش زن می اندیشید هرگز او را برهنه نمی كرد و از او عروسك نمی ساخت و برای همین است كه امروز زن غربی تنها و شكست خورده است.

غرب در برابر گرفتن حجاب زن چیزی به او نداده است بلكه به دنبال آن ارزش های دیگر او را ربوده است به گونه ای كه زن غربی فقیرترین زن عالم است و این به خاطر سادگی و فریب خوردگی تاریخی عهد رنسانس است. اگر زن غربی همانند زن ایرانی مقاومت می كرد و با اتكا بر دین به مبارزه با افزون طلبی های مردان می پرداخت به پیروزی می رسید اما تسلیم شد و بزرگ ترین ضربه های تاریخی را كه به واژگونی او منتهی شد دریافت كرد. ضربه هایی كه بر زن غربی وارد شد كفاره سرپیچی او از حجاب و عفافی است كه خداوند در همه ادیان برای زن واجب فرموده است.

دكتر ا.و.، است اد دانشگاه در آمریكا می گوید: اساساً زن در آمریكا ارزش انسانی و عاطفی ندارد و او را فقط به عنوان موجودی كه می تواند مرد را ارضا كند و او را به تمتعی برساند می شناسند و اگر از عهده این وظیفه برنیاید به سرعت در جامعه مطرود می شود. از این رو است كه زن برای ایفای این نقش، با قدرت تمام به عواملی از قبیل لباس و آرایش به خودنمایی پرداخته تا بتواند توجه مردان را به سوی خود جلب كند. (1)

«خانم ژورمینن وایت» می گوید: زنان همیشه سعی كرده اند كه توجه مردان را به خود جلب كنند و این باعث شده است كه زنان امروز مثل موم یا خاك رسی در دست مردان باشند كه به هر شكلی بخواهند برای جوابگویی به نیازهای خود آنها را مورد سوءاستفاده قرار دهند. متأسفانه زنان امروز سردرگم شده و چاره ای جز این ندارند كه خود به دنبال شكارچی های خویش دویده و طعمه آنها شوند.»(2)


5ـ زیبایی طلبی
برخی دختران و زنان میل دارند به صورتی زیبا نزد دیگران حضور یابند و با توجه به اینكه حجاب دینی زیبایی های آنها را پوشش می دهد سعی در ناقص كردن حجاب خود دارند. به همین منظور بخشی از موهای سر و گردن خود را به نمایش می گذارند و سعی در پوشش لباس های زننده چند رنگ و یا بسیار شاد دارند و زواید تزیینی مختلفی را در پوشش خود مورد استفاده قرار می دهند و یا از كفش های پاشنه بلند استفاده می كنند تا نوع قرار گرفتن بدن و راه رفتن آنها تحریك آمیز و زیباتر شود و طنین یكنواخت آن توجه دیگران را جلب كند و با وسواس خاصی گلوبند، دستبند، حلقه و النگوی خود را همواره به نمایش می گذارند و به هر شیشه و آیینه ای كه در بین راه برخورد می كنند قیافه خود را مشاهده می كنند تا در صورت لزوم، زیبایی خود را حفظ كنند و غافلند كه سادگی زن، خود نوعی زیبایی ارزشی را به همراه دارد و پوشیدگی، زیبایی و ظرافت بدن او را در برابر آفتاب، سرما و آلودگی های جوی بهتر حفظ می كند. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: صیانه المراه انعم الحالها و ادوم لجمالها (3)
پوشیدگی برای زن سودمندتر و زیبایی او را پایدارتر می سازد.

آنها باید بدانند كه به نظر روان شناسان زنان و دخترانی كه در انتخاب لباس و رنگ های متنوع در برابر مردان حساسیت می ورزند از نوعی بیماری برخوردارند و كوشش در خودنمایی و رفع نقایص ظاهری آنها به منظور جلب دیگران به طفلی شباهت دارد كه می خواهد با گریه و فریاد توجه پدر و مادر را به خود جلب كند. این در حالی است كه حجاب در جمال آنها نقش مؤثری دارد. ضمن اینكه متانت، بزرگواری، تمركز حواس حضور طبیعی آنها در جامعه را سلب نمی كند و عمر گرانمایه آنها را از پوچی به دور می دارد.



6ـ ازدواج
عده ای از دختران، خودنمایی و سپس ارتباط با نامحرم را پلی برای رسیدن به ازدواج می پندارند. آنها گمان برده اند كه اظهار زیبایی های زنانه می تواند جوانان را به آنها راغب كند به همین خاطر موهای خود را به نمایش می گذارند و با پوشیدن لباس های جاذبه دار در تحصیل شوهر حركت می كنند. غافل از اینكه جوانان با همه خوشرویی هایی كه با دختران دارند هرگز به ازدواج با آنها تن نخواهند داد. بی تقواترین مرد جامعه برای ازدواج خود به دنبال عفیف ترین دختر می رود. همه جوانان دوست دارند دختری را برای همسری خود گزینش كنند كه برای یك مرتبه طرح دوستی و خوشگذرانی با جوان دیگری نداشته است و اسرار و زیبایی های جسمانی خود را تابلوی نامحرمان نكرده باشد. جوانان بی تقوا از دختران خودنما برای لذت های موقتی و تفریحات زودگذر خود استقبال می كنند. اما هیچ گاه آنها را به همسری شرعی و قانونی خود نمی پذیرند و به تعبیری دیگر دختران خودنما در چشم ها جا دارند و زنان پوشیده در دل ها مأوا گرفته اند.

بنابراین بدحجابی و حركت های خلاف عفت چشم انداز خوبی برای ازدواج ندارد و اگر ازدواجی به خاطر جاذبه های جنسی صورت پذیرد از بنیان محكمی برخوردار نخواهد بود. راه ازدواج در رعایت تقوا و درخواست از خداوند و توسل به پیامبر(ص) و اهل بیت او است.



7ـ ضعف حیا
ضعف این صفت از سستی اعتقاد به مبدأ و معاد سرچشمه می گیرد و بی حجابی از مصادیق بارز بی حیایی است كه از ضعف ایمان ناشی می شود.

امام صادق(ع) فرموده است: ایمان ندارد كسی كه حیا ندارد. (4)

پیامبر اكرم(ص) فرموده است: خدا حیا و پوشیدگی بندگانش را دوست دارد.(5)

پوشش و حیا تفكیك ناپذیرند و تا جلوه ای از حیا در زنی وجود داشته باشد، پوشش او نیز با جدیت مراعات می شود. زنان با حیا كسانی هستند كه با پوشش كامل خود از نمایش بدن، موهای سر و زینت های خود شرم می ورزند. پاكی قلب زنان خودنما به سخن ستمكاری شبیه است كه لاف ترحم بلند كرده است. زنانی كه اسرار زیبایی های جسمانی خود را به نمایش گذارده اند، پرده بین خود و خدا را دریده اند. كامیاب كردن چشم های گرسنه نامحرمان كم ترین ساز ش با پاكی و نجابت ندارد و عفیف بودن زن بدحجاب از القائات بی اعتبار شیطان است. بدحجابی از آفات پاكدامنی به شمار می رود و اساساً زنان پاكدامنی كه از موقعیت سالم روحی برخوردارند از گناهان جنسی پرهیز دارند و بی حجابی یك انحراف جنسی است.

امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: كسی كه پاكدامنی پیشه كند گناهانش كم و در نزد خدا منزلتی عظیم دارد.(6)

بی حیایی زنان و دختران جوان غالباً از دوستان بی حیا، فیلم های مبتذل، جهل به ارزش والای عفت و حیا و فرهنگ اقوام و خانواده به ویژه روحیه مادر و پدر سرچشمه می گیرد و بی شرمی بسیاری از دختران از برهنگی آنها به هنگام حضور در جامعه در سالیان قبل از تكلیف ناشی می شود.

مسایل اخلاقی و تربیتی از ظرافتی خاص برخوردارند و از پایین ترین سنین عمر كودك شكل می گیرند. این اشتباه بزرگ است كه به مسایل تربیتی مربوط به شرم و حیای دختران تا 9 سالگی توجه نشود آن گاه با رسیدن زمان تكلیف از آنها خواسته شود تا یكباره در خود انقلاب كنند و مسیر چند ساله خود را عوض كنند. امور تربیتی انقلاب بردار نیست بلكه حقایقی هستند كه باید به تدریج شكل گیرند. حجاب یك فرهنگ است كه از سالیان قبل از تكلیف باید مورد توجه و ممارست قرار گیرد.

در هر صورت از جمله ریشه ها و مبانی خودنمایی و بدحجابی زنان ضعف صفت ارزشمند حیا است. صفتی كه وجود آن به زن ارزشی بزرگ می بخشد و فقدان آن او را از خاك پست تر می سازد.



8ـ اظهار غنای مالی
ریشه خودنمایی برخی زنان تفاخر و خودنمایی های مالی است. دوست دارند دیگران شاهد برخورداری های مالی  آنها باشند و تفاوتی نخواهد بود كه بیننده زن باشد یا مرد. به همین منظور النگوهای خود را به نمایش می گذارند و حلقه یا گلوبند گران قیمت خود را در معرض دید دیگران قرار می دهند و لباس های فاخر به تن می كنند. آنها ارزش خود را به طلا و جواهرات می دانند و این به معنای آن است كه ارزش الهی و انسانی خود را در حد طلای دنیا پایین آورده اند و برخی خود را در طلا خلاصه كرده اند.

شیطان همه را به یك راه منحرف نمی سازد بلكه هر كسی را با توجه به برخورداری ها و نوع هوسی كه دارد از راه خدا دور می كند.

چنین زنانی باید اندیشه كنند كه این گونه فخر كردن های مالی همراه با جاذبه های زنانه، تمایلات نامحرمان را برمی انگیزد و چه بسا موجودیت مالی آنها را طعمه دیگران سازد. بینش چنین زنانی بسیار سطحی و ظاهر بینانه است. اگر آگاه شوند كه انسان خلیفه خداست و می تواند ارزشی برتر از ملایك داشته باشد، روحیه و عملكرد آنها عوض می شود و دیگر حاضر نخواهند بود برای یك لحظه خود و دارایی خویش را وسیله معصیت خود و غفلت مردان جامعه كنند.



9ـ ملامت دیگران
یكی از ریشه های بدحجابی و خودنمایی دختران و زنان ملامت اعضای خانواده، فامیل و دوستان است. چه بانوانی كه به خاطر سلامت نفسی كه دارند، می خواهند از حجاب دینی كامل برخوردار باشند اما راهزنان راه خدا به آنها شبیخون می زنند و زبان به ملامت می گشایند. گاهی ملامت ها از سوی مردان فامیل صورت می گیرد. ریشه اصلی ملامت اكثر این افراد هواهای نفسانی آنهاست. زیرا با بی حجابی و خودنمایی زنان و دختران بهتر می توانند به لذت های نامشروع خود دست یابند.

یك بانونی دانشجو از تهران «خانم ح.ن» می گوید:
«وقتی باحجاب شدم با مخالفت های شدیدی در خانواده روبرو شدم و می دیدم كه مخالفت با حجاب، بیشتر از جانب آقایان مطرح می شود تا بانوان و این برایم سؤال بود كه چرا با وجودی كه این مسأله به خانم ها مربوط می شود آقایان اظهارنظر می كنند. آشنایی با مطالب كتاب «بهای یك نگاه» مرا متوجه این نكته كرد كه شاید بیشترین نفع بی حجابی را همین مدعیان آزادی زن می برند كه از این راه به لذت های نفسانی بیشتری دست می یابند.(7)

البته مردان و جوانان اقوام كه با حجاب دینی مخالفت می كنند هیچ گاه علت مخالفت خود را كه برخورداری از لذت های جنسی و مخالفت با احكام خداست به صراحت اعلام نمی كنند و به سخنان ضعیف و بهانه های واهی كه بیشتر به یك كلاف سردرگم شبیه است می پردازند. جا دارد كه به آنها گفته شود كه می دانید با چه حقیقتی مخالفت می كنید؟ شما قبل از آنكه با من مخالفت كنید با آیات قرآن كه حجاب را بیان كرده اند به مخالفت برخاسته اید و اگر خود عقیده ندارید به عقیده دیگران احترام گذارید. هر كسی این حق را دارد كه نوع پوشش خود را انتخاب كند و معلوم است كه اگر بین احكام خدا و نظر شما دوگانگی وجود داشته باشد حكم خدا را ترجیح خواهم داد. ضمن اینكه شما به ریشه مخالفت خود فكر كنید شاید مثل من هدایت شوید. گاهی مخالفت از سوی پدر، شوهر یا برادر است. اگرچه هیچ كس از مكر نفس و وسوسه های شیطان در امان نیست اما غالب مخالفت های آنها ناشی از جهل به فلسفه، آثار، بركات و حقیقت این حكم الهی است كه باید با بیان مطالب مفید و ذكر آیات خدا آنها را متقاعد كرد و اگر از اعتقاد و یا غیرت لازم برخوردار نیستند به آنها گفته شود مایلم چنین پوششی داشته باشم كه خداوند آن را واجب كرده است. چه اینكه آثار مثبت آن را احساس كرده ام و از مخالفت با احكام خدا هراسناكم . من قبل از آنكه فرزند یا همسر و یا خواهر شما باشم، بنده خدا هستم و خداوند تكلیف همه را روشن كرده است و بازگشت همه ما به سوی اوست. شما نیز به مخالفت خود بیاندیشید كمترین دلیل منطقی بر آن نخواهید یافت. شما چگونه حاضر می شوید كه ناموس خود را ابزار تحریك نامحرمان سازید.

بیش از آنچه شما از من خودنمایی و غفلت بخواهید،  از شما غیرت، مردانگی، بزرگواری و آگاهی می خواهم و اضافه شود چرا به جای مخالفت، علت پوشیدگی مرا سؤال نمی كنید؟ همان گونه كه من علت منطقی مخالفت شما را خواستارم. اگر مخالفین از خانم های اقوام و یا دوستان باشند باید علت مخالفت و ملامت آنها را جویا شد. اگر سخنی داشتند به جواب منطقی آنها كه در مواضع متعدد این كتاب هم به آن اشاره شده است بپردازیم و اگر سخنی نداشتند از آنها بخواهیم از طرح سخنان و مخالفت های بی مورد پرهیز كنند و اضافه كنیم شما هم تسلیم خدا باشید و البته از خدا بترسید و قیامت را باور كرده باشید. حجاب شما از پوشیدگی من كمتر نخواهد بود. البته با انتخاب راه خدا برخی دوستان گذشته از انسان جدا خواهند شد و این خود شروع نیل به ارزش های الهی و انس با دوستان باتقوا خواهد بود.


10ـ مدگرایی

مدگرایی روحیه خاصی است كه برخی زنان به آن مبتلا می شوند. مدگرا سعی دارد همواره از تازه های لباس و آرایش مطلع شود و با هر زحمت و قیمتی كه هست از آنها بهره گیرد. مدگرایی در جامعه نتیجه غلبه شهوت و تنوع طلبی افراطی است كه فراموشی دین و عقل را به همراه دارد. شهوت لباس، زنان و دختران مدگرا را به اسارت مدسازان درآورده است. مدسازان پشت پرده كه با تحقیقات وسیع و روان شناسی لازم به ارایه مدهای جدید می پردازند به گونه ای به طراحی مدل های كفش، لباس و قیافه زنان می پردازند كه پوچی، اسارت، مصرف و تحریك آمیزی آنها جهت اغفال جوانان و جو غفلت در جامعه مورد توجه و بلكه از اركان نوآوری های آنها باشد.

سخن با چنین زنانی این است كه غالب مدهای ساخته غرب نظیر لباس های تنگ با اصول اخلاقی و بهداشتی مغایرت دارند چه اینكه لباس های تنگ مانع جریان صحیح خون و تنفس پوستی می شوند وانگهی اگر زندگی آدمی به ولگردی در خیابان ها، بررسی مدها، تازه های لباس و امثال آن بگذرد پس مسوولیت انسانی، آرمان الهی، سعادت اخروی و بسیاری از حقایق و ارزش های الهی و خلاصه هدف آفرینش آدمی و جهان پس از مرگ چه خواهدشد؟ زنان غربی این زندگی را طی كردند و نتیجه آن چیزی جز سقوط آنها نبود.

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت



11ـ عملكرد دستگاه های ذیربط

عملكرد، سخنان و برخوردهای مسوولان از بالاترین تأثیرات روانی و اجتماعی برخوردار است. اگرچه خانم هایی كه حجاب شرعی را مراعات نمی كنند در قوانین حكومت اسلامی مجرم و دارای كیفر می باشند اما تصویب صریح، جامع و متقن قوانین پوشش دینی كه از ضروریات دین اسلام به شمار می رود ازجمله اموری است كه جای خالی آن احساس می شود و چه امری از تصویب ضروریات اسلام مهم تر كه باید به آن پرداخته شود.

دستگاه اجرایی نیز فراز و نشیب های فراوانی را در ارتباط با پوشش دینی طی كرده و سال های زیادی را با بی تفاوتی گذرانده است. امید است شورای انقلاب فرهنگی كه از جایگاهی استوار برخوردار شده است با انجام كارهای تخصصی و تحقیقات واقع بینانه و برنامه ریزی های منسجم و مداوم فرهنگی و اجرایی وظیفه مهم خود را ایفا كنند و دستگاه قضایی كشور نیز به وظایف خود در برابر كسانی كه حاضر نیستند علم عصیان بر زمین گذارند عمل نمایند كه افت حجاب در دهه دوم و سوم بعد از انقلاب تأسف بار بوده است.

یكی از مسایلی كه باید به آن پرداخته شود، پوشش مشخص جهانگردان خارجی است كه برخی از آنها به هدف بدآموزی با قیافه های حساب شده و لباس های خاصی در كشور اسلامی ما حضور می یابند كه آثار منفی آنها بر كسی پوشیده نیست.

وظیفه مهم دیگر نظارت لازم بر مؤسسات تولیدی است كه بسیاری از آنها به مراكز مدسازی و دوخت لباس های مبتذل مبدل شده اند. آنها آزادانه و به دور از هر نظارتی به دوخت مانتوها، كاپشن ها و دیگر لباس های غیرشرعی مبادرت می ورزند و موقعیت لباس را به گونه ای كرده اند كه اگر كسی بخواهد مانتو یا شلوار ساده و درخور شأنی خریداری كند موفق نخواهد شد. از این رو برخی از بدحجابی های دختران و زنان ناشی از لباس های تحمیلی مانتوسراهای سودجویی است كه به فرهنگ بدحجابی و شهوترانی دامن می زنند و نظارت جدی دستگاه های ذیربط بر آنها به یكی از آرزوهای كهنه جامعه اسلامی مبدل شده است. لباس های دیگر به ویژه بچه ها و نوجوانان نیز از آثار و علایم غربی مصون نمانده است. لباس ازجمله اموری بوده است كه بیش از هر چیز دیگر مورد تاخت و تاز دشمنان اسلام و سرمایه داران سودجوی بد فرهنگ قرار گرفته است.

نظارت ضروری دیگر كنترل بازیگران فیلم های تلویزیونی و سینمایی است تا سیمای جمهوری اسلامی را وسیله ترویج مدهای جدید خود نسازند كه ناگزیر از تأثیر منفی اخلاقی و اجتماعی آن خواهیم بود.


12ـ خانواده

خانواده هایی كه از تعالیم دینی فاصله می گیرند به یك فرهنگ برزخی بین اسلام و خواسته های نفسانی خود می رسند. بسیاری از عقاید آنها رنگ مذهبی و دینی ندارد. اینان همان كسانی هستند كه دین را لقلقه زبان ساخته و با كمترین سختی یا تضاد با تمایلاتشان به راحتی از دین خدا چشم پوشی می كنند.

یكی از مسایل مهم اجتماعی كه از ابعاد معنوی مبارزه با نفس برخوردار است پوشش دینی است كه در خانواده های شبه مذهبی از جایگاه مناسبی برخوردار نیست و فرزندان آنها نیز به فرهنگ تسامح به دین كه از رهاوردهای تربیتی والدین است خو می گیرند و در نتیجه زاد و ولد آنها نیز نسخه های تكراری آنها خواهد بود. یعنی آنها نیز فرهنگ بی اعتنایی به احكام دینی را دنبال می كنند. بخشی از بدحجابی های جامعه منسوب به این خانواده ها و والدین شبه مذهبی است كه از غیرت دینی تهی مانده اند. خوشا به حال دختری كه از مادری عفیف و پوشیده برخوردار است كه روحیه چنین مادری بهترین زمینه حجاب او خواهد بود.



13 ـ تقلید

یكی دیگر از ریشه های خودنمایی و بی حجابی زنان، تقلید ناموجه از زنان و دخترانی است كه بنا بر یكی از ریشه های بی حجابی، تقوای جنسی را ترك كرده اند.

علل چنین تقلیدی: جهل، ساده لوحی، همرنگی با دوستان، چشم و همچشمی و فریب خوردگی از سخنان خانم های بی تقوایی است كه در لباس دوست، همسایه، اقوام، همكلاسی و امثال آن به انحراف او همت می گمارند.

سخن با چنین مقلدهایی این است كه تقلید در معصیت بنابر هر یك از موارد ناموجهی كه ذكر شد از بدترین نوع تقلید است زیرا اصل تقلید از كسانی كه واجد شرایط الگوی انسان نیستند بلكه از جهت فكری یا اخلاقی آفت مندند، خود یك عمل جاهلانه است كه تقلید از گناه آنها بر قبح و زشتی آن می افزاید. زن بی حجاب گلی پرپر شده است و كم ترین ارزش تقلیدی ندارد.

خلق را تقلیدشان بر باد داد

ای دو صد لعنت بر این تقلید باد

- این تقلید همان دنباله روی كوركورانه ای است كه بدون كمترین تفكر، عاقبت اندیشی، بررسی ماهیت عمل و آثار و تبعات و احكام شرعی آن مورد توجه قرار می گیرد. انسان زمانی سهمی از مودت انسانی دارد كه بیندیشد و براساس مصالح واقع بینانه و منافع همه جانبه خود تصمیم بگیرد و تنها با تفكر، اعتماد به نفس، مصلحت اندیشی، استقلال در عمل و ارزش قایل شدن بر خویش است كه می توان از این بیماری رهایی یافت.



پی نوشت:

1ـ نگاه پاك زن و نگاه آلوده به او

2 ـ همان منبع

3ـ غررالحكم

4ـ اصول كافی، باب حیا

5ـ مستدرك الوسایل، ج 7، ص 463

6ـ غررالحكم

7ـ آیین بهزیستی، ج 3، ص 232

 

 




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->